به گزارش صدای بورس، بررسی روند صندوقهای سرمایهگذاری مبتنی بر سکه و طلای بورس کالا در بازه دو هفته منتهی به سی ام مهر ماه در مقایسه با بازه ابتدای خرداد تا انتهای مهر ماه دو روند متفاوت را نشان میدهد.
در بازه بزرگتر یعنی بازه ۵ ماهه اغلب قریب به اتفاق این صندوقها با کاهش بازدهی روبهرو شدهاند. نمودار شماره یک نشان میدهد در این دوره کهربا با منفی ۱۲.۴۲۵ درصد بیشترین میزان افت قیمت را در این مدت تجربه کرده است و این در حالی است که زر با افت ۱۲.۳ درصدی در جایگاه دوم قرار گرفته است. کمترین میزان افت ارزش نیز مربوط به صندوق گنج (کیمیا زرین کاردان) با ۶.۳ درصد است. روند یک ساله گذشته نشان میدهد، همه صندوقهای مذکو با رشدهای قابل توجهی روبهرو شدهاند. بر اساس گزارش هفتهنامه اطلاعات بورس، طی مدت یک سال گذشته صندوقهای طلا و سکه کهربا، زفام، زر، عیار، مثقال، لوتوس و گوهر بین ۷۷ تا ۹۹ درصد سود را در این مدت به ثبت رساندند که در مقایسه با سایر فرصتهای سرمایهگذاری در کشور ارقام بسیار جذابی هستند. البته سال جاری و تغییرات کاهشی قیمت ارز و طلا روی عملکرد این صندوقها اثر منفی بر جای گذاشته و بخشی از سود این صندوقها را کاهش داده است، با این حال باید صندوقهای سرمایهگذاری مبتنی بر طلا و سکه را فرصتی حائز اهمیت در اتمسفر سرمایهگذاری ایران تلقی کرد. این در حالی است که قیمت طلای ۱۸ عیار در این مدت ۸۵ درصد رشد را تجربه کرده و به ۲ میلیون و ۴۲۶ هزار تومان رسیده است. در همین مدت قیمت هر دلار آمریکا نیز در بازار آزاد ۱۸ هزار و ۶۰۰ تومان معادل ۵۵ درصد رشد را تجربه کرده و به ۵۰ هزار و ۵۸۰ تومان رسیده است.
بررسی بازه کوتاهمدت و دو هفتهای این صندوقها نیز نشان میدهد، با توجه به شرایط کنونی منطقه و تنشهای فعلی در غزه و افزایش احتمال رشد مولفههای اثرگذار بر بازار طلا، عملکرد این صندوقها باز هم تغییر جهت داده و این نشان میدهد این بازار بار دیگر از پتانسیل لازم برای صعود برخوردار شده است. نمودار شماره دو میزان تغییرات بازدهی صندوقهای مذکور را در مدت اخیر به خوبی نشان میدهد. در این دوره همه صندوقهای فعال در بورس با رشد قیمت روبهرو شدهاند.
مولفههای موثر بر صندوقهای طلا
با رشد قیمت ارز در دهه ۹۰ قیمت طلا نیز به شدت روند رو به رشدی را آغاز کرد به طوری که طلا که همواره کالایی سرمایهای-مصرفی بود، به کالایی با وزن بالای سرمایهگذاری تبدیل شد. در کنار ارز، بسیاری از منابع مالی و نقدینگی به خصوص در بحرانهای مالی و ارزی و رشدهای تورمی به سمت طلا و سکه حرکت کردند و این موضوع باعث شد دولت برای کنترل بازار طلا و سکه در دورههای مختلف، سیاستهای متفاوتی در پیش بگیرد که از سهمیهبندی تعداد سکههای قابل معامله گرفته تا انتشار اوراق مبتنی بر سکه و طلا و معاملات آتی طلا و صندوقهای سرمایهگذاری طلای بورس کالا و انواع ابزارهای مرتبط با آن همگی از سیاستهایی بودند که قرار بود با کمک آنها سرمایههای خردتر به جای آن که وارد بازار فیزیکی طلا و سکه شوند، ماموریت انتقال سرمایهها را به حیاط خلوت بازارهای فیزیکی بر عهده بگیرند؛ سیاستی که گاهی اوقات موفق ظاهر شد و برخی اوقات نیز نتوانست از پس وظیفه خود برآید که البته بازدهی این ابزار و اوراق و صندوقها ارتباط نسبتا مستقیمی با بازار فیزیکی داشته و شاید فراز و فرودهای این بازارها را باید در همترازی با قیمت طلا، سکه و ارز ارزیابی کرد تا بتوان تحلیل مناسبی از وضعیت سرمایهگذاری در این ابزارها و صندوقها ارائه کرد.
به دلایل متعدد، سرمایهگذاری در صندوقهای طلا از انواع دیگر سرمایهگذاریهای فیزیکی روی این فلز گرانبها مناسبتر است، اما تغییرات قیمت جهانی طلا و ارز که عوامل موثر روی بازار فیزیکی هستند، این صندوقها را نیز تحت تاثیر قرار میدهند با این حال نقدشوندگی مناسب این ابزار باعث میشود سرمایهگذاران با قدرت بالایی که در نوسانگیری پیدا میکنند، در بدترین شرایط نیز با معاملات کوتاهمدت نسبت به شناسایی سود اقدام کنند و این در حالی است که طبق نمودار همراه در یک بازه میانمدت شاهد کاهش ارزش واحدهای سرمایهگذاری باشیم.
یکی از موضوعات مهم این است که سرعت تغییرات در بازار فیزیکی کمتر از تغییر در بازار مالی و کاغذی است که دلیل آن شرایط حاکم بر اقتصاد جهان و ایران است و اثرگذاری متفاوت این مولفهها بر دو بازار و تفاوت جنس و کارکرد بازارهای فیزیکی و ابزارهای بورسی باعث شده تا نتایج متفاوتی حاصل گردد. با این حال شرایطی که غالبا بر اقتصاد ایران حاکم است، شرایط عدم اطمینان است، مولفههای اثرگذار بر اقتصاد ایران غالبا از جنس سیاسی و ژئوپلیتیک هستند و اکثر نوسانات در بازارهای مالی و کالایی نیز در نتیجه تغییر و تحولات در این فاکتورها رخ میدهد. این در حالی است که روند فزاینده تورم در اقتصاد ایران و نقدینگی بسیار بالای موجود پتانسیل آن را دارد که اثرگذاری منطقی تحولات را تحتالشعاع قرار دهد.
اقتصاد کلان و سرمایهگذاری
در خلال یک دهه گذشته نرخ تورم در اغلب سالها بالاتر از ۳۵ درصد بوده و این به معنای افزایش شدید انتظارات تورمی و تغییر سبک سرمایهگذاری برای صاحبان سرمایه به خصوص سرمایههای خرد است که باعث میشود عملیات خروج سرمایه از بازارها کندتر صورت بگیرد و در عین حال به دلیل عدم وجود بازارهای موازی قوی، عملیات خروج نقدینگی از منابعی مانند طلا و سکه که خردتر هستند، کمتر صورت میگیرد و این مساله در مورد ابزارها به شیوه بالاتر اتفاق میافتد مگر آن که نوسانگیریهای لحظهای و شناسایی سودهای بازار در شرایط التهابی در بازارهای کوتاهمدت توسط فعالان این بازار در دستور کار قرار بگیرد؛ اقدامی که در بازارهای فیزیکی به راحتی صورت نمیگیرد و در ضمن کارمزدهای بالا و موضوعاتی مانند ایمنی نقل و انتقال و معامله کالای فیزیکی بر نقطه ضعفهای این معاملات میافزاید.
هرچند برخی نقاط ضعف در مورد صندوقهای سرمایهگذاری مبتنی بر طلا باعث میشود استقبال از آن با نوسان زیاد روبهرو شود، اما در شرایط خاص همچون افت ناگهانی قیمت ارز و طلای جهانی این تهدیدها پررنگتر میشوند و باید گفت یک رابطه نسبتا خطی با بازارهای فیزیکی دارند، چراکه بازارهای فیزیکی نیز در چنین شرایطی با فروش و کاهش بازدهی روبهرو هستند، اما شاید در چنین شرایطی تغییر بازدهی در بازارهای جایگزین دیگر عاملی باشد برای تضعیف بیشتر ابزارهای مالی. این در حالی است که بازارهایی مانند اوراق بهادار و یا بازارهای گواهی مبتنی بر سایر کالاها در بورس کالا نیز از وضعیت چندان مناسبی برخوردار نیستند و جمیع این موضوعات باعث شده تا فرصتهای سرمایهگذاری محدودتر شود.
- حمزه بهادیوند چگینی - روزنـامهنـگار
- شماره ۵۱۵ هفته نامه اطلاعات بورس
نظر شما